ـهمـیـشـه امـیدت بـه صـاحـب ایـن خـونـه بـاشـه...

نه به بنده های خدا.........

امیدت فقط به خود خدا باشه.........وبس............

شاید ما به سرعت از بچگیمون دور شدیم

کوچیک که بودیم چه دلهای بزرگی داشتیم؛
حالا که بزرگیم با چه دلهای کوچیکی
کاش دلامون به بزرگی بچگی بود

کاش برای حرف زدن نیازی به صحبت کردن نداشتیم
کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود
کاش قلب ها در چهره بود

حالا اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمه و ما به همین سکوت دل خوش کرده ایم
اما یک سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست
سکوتی رو که یک نفر بفهمه بهتر از هزار فریادیست که هیچ کس نفهمه
سکوتی که سرشار از ناگفته هاست
ناگفته هایی که گفتنش یک درد و نگفتنش هزاران درد داره

دنیا رو ببین !
بچه بودیم بارون همیشه از آسمون می اومد؛
حالا بارون از چشمامون میاد!

دریاچه دوقلو شهرستان سیروان

چشم انداز شهرستان مهران

دشت لاله

باغ ارم شیراز

ادامه مطلب از دست ندین 

منتظرنظرتون هستیم...

الهی سوگند به بلندای درخت چنار و به ترشی رب انار ؛ ترحمی بنما بر این بنده بی مقدار ؛ بی کار و بی عار که دمارش را برآورده روزگار !

...

خویشاوند الاغ

روزی ملا الاغش را که خطایی کرده بود می زد

شخصی که از آنجا عبور می کرد اعتراض نمود و گفت: ای مرد چرا حیوان زبان بسته را می زنی؟

ملا گفت: ببخشید نمی دانستم که از خویشاوندان شماست اگر می دانستم به او اسائه ادب نمی کردم؟!

بچه ملا

وی ملا خواست بچه اش را ساکت کند به همین جهت او را بغل کرد و برایش لالایی گفت و ادا در می آورد, که ناگهان بچه روی او ادرار کرد!
ملا هم ناراحت شد و بچه را خیس کرد.
زنش گفت: ملا این چه کاری بود که کردی؟

ملا گفت: باید برود و خدا را شکر کند اگر بچه من نبود و غریبه بود او را داخل حوض می انداختم!

داماد شدن ملا

روزی از ملا پرسیدند : شما چند سالگی داماد شدید؟
ملا گفت به خدا یادم نیست چون آن زمان هنوز به سن عقل نرسیده بودم!

 روزي شاگردان نزد حکيم رفتند و پرسيدند: «استاد زيبايي انسان درچيست؟»

حکيم 2 کاسه کنار شاگردان گذاشت وگفت: «به اين 2 کاسه نگاه کنيد اولي ازطلا درست شده است ودرونش سم است و دومي کاسه اي گليست و درونش آب گوارا است، شما کدام راميخوريد؟»
شاگردان جواب دادند: «کاسه گلي را.»

حکيم گفت: « آدمي هم همچون اين کاسه است. آنچه که آدمي را زيبا ميکند درونش واخلاقش است. بايد سيرتمان رازيباکنيم نه صورتمان را.»

 شبی از شبها، شاگردی در حال عبادت و تضرع و گریه و زاری بود.
در همین حال مدتی گذشت، تا آنکه استاد خود را، بالای سرش دید، که با تعجب و حیرت؛ او را، نظاره می کند !
استاد پرسید : برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می کنی؟

هرگز زانو نخواهم زد حتی اگر سقف آسمان کوتاهتر از قامتم شود(کوروش کبیر)

سال نو مبارک .ایشالا تو سال جدید همه به آرزوهاشون برسن. 

سلام..

ما سه چیز را در کودکی جا گذاشته ایم:شادمانی بی دلیل،دوست داشتن بی دریغ ،وکنجکاوی بی انتها ...

زندگی را طی کن و آن گاه که بر بلند ترین قله های آن ایستادی...

لبخندت را نثار سنگریزه هایی کن که پاهایت را خراشیدند ...!

سه رکن رسیدن به موفقیت :دانستن بیشتر از دیگران،کار کردن بیشتر از دیگران و انتظار کمتر از دیگران...                              (ویلیام شکسپیر)

مردان بزرگ اراده میکنند           و مردان کوچک آرزو....

  مطلب ارسالی از

خدافظ..