پیوندهای روزانه
اپتومتـــــــــــری90 وبلاگ کلاسمون مث خانه ی ارواح شده یعنی اگه من نباشم ..اصن یه وضی...کجایین شما بچه ها؟ دل های پاک خطا نمیکنند ، سادگی میکنند
جمعه 22 شهريور 1392برچسب:, :: 11:55 :: نويسنده : rezaei
سلام بچه ها،خواستم خبرتون بدم که استاد حسینی یه مدت حالشون بد بوده و بیمارستان بودن و عمل جراحی داشتن،گفتم خبرتون بدم اگه خواستید حال احوالی بپرسید در جریان باشید. سحر... دو شنبه 18 شهريور 1392برچسب:, :: 20:13 :: نويسنده : rezaei
فرشتگان چشم به لب هایش دوختند، گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود : با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست.
جمعه 15 شهريور 1392برچسب:, :: 13:41 :: نويسنده : rezaei
بررسی محققان علوم پزشکی نشان می دهد بیمارانی که به سبب ابتلا به آب مروارید ، تحت عمل جراحی چشم قرار می گیرند عمری طولانی تر خواهند داشت. چهار شنبه 13 شهريور 1392برچسب:, :: 15:32 :: نويسنده : tayebeh dehbani
سلام بچه ها.حالتون چطوره. راستش من احساس کردم داروهای ضد دیابت رو هم باید بدونیم چون دیابت یه بیماری هس ک اثراتش توی چشم هم ظاهر میشه.تو این پست اسم داروهارو میذارم و تو ادامه مطلب چیزایی ک درمورد هرکدوم باید بدونیم ب طور مختصر گذاشتم.هرکی دوس داره میتونه بخونه... داروهای ضد دیابت: REPAGLINIDEیاNOVO NORM ACTOSEیاPIOGLITAZONE ROSIGLITAZONEیا آواندیا GLICLAZIDE MRیا دیا میکرونMR GLIPIZAIDEیا گلی بنز GLUCOBAYEیاACARBOSE متفورمین(گلوکوفاژ) البته خودمم فقط همین متفورمین بلدم.... ادامه مطلب ... سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:, :: 17:9 :: نويسنده : tayebeh dehbani
يه روز یه ترکه، اسمش ستار خان بود، شاید هم باقر خان.. ؛ خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛ یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد! جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد، فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو.. ، برای اینکه ما یه روزی تو این مملکت آزاد زندگی کنیم.. . یه روز یه رشتیه - اتفاقاً آخوند هم بود.. ! - اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛ برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلقه تلاش کرد، برای اینکه کسی تو این مملکت ادعای خدایی نکنه؛ اونقدر جنگید تا جونش رو فدا کرد.. . یه روز یه لره بود، به اسم شاپور بختیار؛ جونش رو برای عقایدش از دست داد، با او نا مهربانی کردیم، تا اینکه در مأمن و آسایشگاه دور از وطن، سرش رو بریدند.. . یه روز ما همه با هم بودیم.. ، ترک و رشتی و لر و اصفهانی و .. ! تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند و قفل دوستی ما رو شکستند.. ؛ حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم، به همدیگه می خندیم، و اینجوری شادیم.. ؛ خیلی خوش می گذره.. !نه؟؟؟!!!! سوأل اول : شنبه 26 مرداد 1392برچسب:, :: 2:3 :: نويسنده : tayebeh dehbani
من از دست ديگران ناراحت نميشوم . . . . . . . . فقط نظرم را در موردشان عوض ميکنم... |
||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
|
||
![]() |